
در بازار بزرگ و بینالمللی فارکس اصطلاحات اختصاصی بسیاری وجود دارد. اگر قصد فعالیت در بازار فارکس را دارید اما با مفاهیم اولیه فارکس آشنایی کامل ندارید، اولین قدم برای شما یادگیری اصطلاحات بازار فارکس است در این مقاله لغات و اصطلاحات فارکس آموزش داده شود.
در ادامه با ما باشید تا آموزش اصطلاحات فارکس به زبان ساده آشنا شوید. مسلماً به کارتان خواهد آمد.
جفت ارز Currency pair
جفت ارزها از مهمترین اصطلاحات بازار فارکس محسوب میشوند. این اصطلاح پایه و اساس بازار فارکس اشاره میکند. در واقع بازار فارکس به گونهای طراحی شده است که هر ارز با ارز دیگر معامله میشود. جفت ارز جز مفاهیم پایه در بازار فارکس محسوب میشود.
اصلیترین جفت ارزها عبارتاند از:
- EUR/USD یورو در مقابل دلار
- GBP/USD پوند در مقابل دلار
- USD/CHF دلار در مقابل فرانک سوئیس
- USD/JPY دلار در مقابل ین ژاپن
لات Lot
لات (Lot) در بازار فارکس به معنای واحد اندازهگیری حجم معاملات است. یک لات استاندارد برابر با ۱۰۰ هزار واحد از ارز پایه است.
به عنوان مثال، اگر یک معاملهگر یک لات استاندارد یورو/دلار آمریکا باز کند، به معنای خرید یا فروش ۱۰۰ هزار یورو در ازای دلار آمریکا است.
اسپرد Spread
اسپرد (Spread) در بازار فارکس به تفاوت بین قیمت خرید (Bid) و قیمت فروش (Ask) یک جفت ارز گفته میشود. اسپرد معمولاً به پیپ اندازهگیری میشود که کوچکترین واحد حرکت قیمت یک جفت ارز است.
اسپرد یکی از مهمترین عواملی است که باید در معاملات فارکس در نظر گرفته شود. اسپرد نشاندهنده هزینهای است که معاملهگران باید برای انجام معاملات فارکس بپردازند.
پيپ Pip
پیپ (Pip) در بازار فارکس به کوچکترین واحد حرکت قیمت یک جفت ارز گفته میشود. پیپ معمولاً به صورت یک عدد اعشاری پس از آخرین رقم قیمت (رقم چهارم بعد از اعشار) بیان میشود.
به عنوان مثال، اگر قیمت یک جفت ارز از ۱.۲۳۴۵ به ۱.۲۳۴۶ افزایش یابد، گفته میشود که ۱ پیپ افزایش یافته است. اگر قیمت یک جفت ارز از ۱.۲۳۴۶ به ۱.۲۳۴۵ کاهش یابد، گفته میشود که ۱ پیپ کاهش یافته است.
پیپ واحد اندازهگیری سود یا زیان در معاملات فارکس است. به عنوان مثال، اگر یک معاملهگر یک لات استاندارد یورو/دلار آمریکا باز کند و قیمت یورو ۱ درصد افزایش یابد، معاملهگر ۱۰۰ دلار سود میکند.
پيپت Pipet
یپت (Pipet) در بازار فارکس به یک صدم پیپ گفته میشود. پیپت معمولاً به صورت یک عدد اعشاری پس از آخرین دو رقم قیمت (رقم ششم و هفتم بعد از اعشار) بیان میشود.
به عنوان مثال، اگر قیمت یک جفت ارز از ۱.۲۳۴۵۶ به ۱.۲۳۴۵۷ افزایش یابد، گفته میشود که ۱ پیپت افزایش یافته است. اگر قیمت یک جفت ارز از ۱.۲۳۴۵۷ به ۱.۲۳۴۵۶ کاهش یابد، گفته میشود که ۱ پیپت کاهش یافته است.
پیپت معمولاً در معاملات اسکالپ (Scalping) استفاده میشود که معاملهگران سعی میکنند از تغییرات کوچک قیمت سود ببرند. در این حالت، پیپت میتواند واحد اندازهگیری سود یا زیان دقیقتری باشد.
كميسيون Commission
كارمزد و مبلغي كه يك كارگزار به عنوان حق الزحمه مي گيرد تا به نيابت از مشتري معامله اي را انجام دهد.
دنبال كردن حد ضرر Trailing Stop
ابزاري تكنيكال مي باشد كه براي ادامه روند سود دهي در بازار از آن استفاده مي شود. سطحي متغيير كه در روند صعودي بازار قيمت را بالاتر مي برد و در روند نزولي آن را پايين تر مي آورد.
در پوزيشن خريد با صعود بازار دستور (loss stop) توسط نرم افزار بالاتر برده مي شود و در پوزيشن فروش با نزول بازار اين دستور توسط نرم افزار پايين ترآورده مي شود.
دستور شرطی Pending order
به مجموع دستوراتي كه براي بازكردن معاملات شما شرطي قرار مي دهند دستورات شرطي مي گويند چهار دستورات شرطي داريم كه در زير به آن اشاره شده (Orders Limit هم گفته مي شود).
باي استاپ Buy stop
يعني معامله گر آغاز روند صعودي را بالاتر از قيمت فعلي بازار مي بيند و صبر مي كند سطح مورد نظر او شكسته شود و بعد وارد معامله خريد ميشود.
(دستور خريدي بالقوه كه با افزايش قيمت و رسيدن به قيمت مورد نظر اجرا مي شود ) بخر به شرط(گذاشتن سفارش خريد بالاتر از قيمت جاري)
باي ليميت Buy limit
يعني معامله گر آغاز روند صعودي را پايين تر از از قيمت فعلي بازار مي بيند و اعتقاد داره بازار يه پايين ميزنه بعد ميره بالا (دستور خريدي بالقوه كه با كاهش قيمت و رسيدن به قيمت مورد نظر اجرا مي شود) بخر به شرط (گذاشتن سفارش خريد پايين تر از قيمت جاري)
سل استاپ Sell stop
يعني معامله گر آغاز روند نزولي را پايين تر از از قيمت فعلي بازار مي بيند و صبر مي كند سطح مورد نظر او به پايين بشكند و بعد وارد معامله فروش ميشود.
(دستور فروشي بالقوه كه با كاهش قيمت و رسيدن به قيمت مورد نظر اجرا مي شود) بفروش به شرط(گذاشتن سفارش فروش پايين تر از قيمت جاري).
سل ليميت Sell limit
يعني معامله گر آغاز روند نزولي را بالاتر از از قيمت فعلي بازار مي بيند و اعتقاد دارد بازار يه بالا ميزنه بعد ميريزه.(دستور فروشي بالقوه كه با افزايش قيمت و رسيدن به قيمت مورد نظر اجرا مي شود) بفروش به شرط (گذاشتن سفارش فروش بالاتر از قيمت جاري)
وين ريت winrate
وین ریت (Win Rate) یا درصد موفقیت، به معامله گر نشان می دهد که چند درصد از معاملات او منجر به سود شده است.
به طور مثال، فرض کنید وین ریت یک استراتژی معاملاتی، 70 درصد است؛ این یعنی به طور میانگین از هر 100 معاملهای که با این استراتژی انجام میشود، 70 مورد از آنها منجر به سود و 30 مورد از آنها منجر به ضرر است.
كارگزار Broker
در يك جمله مي توان گفت كارگزار واسط بين سرمايه گذاران و بازراهاي مالي (مثلا بورس) هستند و كار خريد و فروش سهام و اوراق بهادار به نمايندگي از طرف مشتريان توسط كارگزاران انجام مي شود.
معامله گر بلند مدتي Long term
اين معامله گران از نمودارهاي هفتگي براي دريافت دورنماي حركت بازار و از نمودارهاي روزانه براي قرار دادن نقاط ورود به معامله استفاده مي كنند و معاملات آنها چندين هفته و ماه ممكن است باز باشد.
معامله گر كوتاه مدتي Short trem
اين معامله گران از تايم فريمهاي ساعتي استفاده مي كنند و معاملات خود را براي چند ساعت يا يك هفته باز نگه مي دارند.
اسكالپر Scalper
به معامله گران خيلي كوتاه مدتي گفته مي شود. اين معامله گران براي تحليل بازار از تايم فريمهاي يك تا پنج دقيقه استفاده مي كنند، معاملات خود را در طول روز انجام داده و با بسته شدن بازار از آنها خارج مي شوند. اسكالپ در لغت به معناي نوك زدن به معاملات مي باشد كه معمولا با حجم بالا و حد ضرر و حد سود هاي كوچك انجام مي شود.
استراتژي مكانيكي Mechanical Trading System
سيستم مكانيكي يعني استراتژي هايي كه نقاط ورود و خروج را بر اساس روال ها و الگوريتم هاي مشخصي كه منطبق بر انديكاتور ها هستند صادر مي كند.
لبه معاملاتي trading edge
اج Edge در لغت به معناي لبه و دستگيره مي باشد و در ترجمه عمومي به معناي امكان وقوع بيشتر يك پيشامد نسبت به ديگر پيشامد است. و در معاملات به شرايطي گفته مي شود كه با رخ دادن آنها احتمال موفقيت يك معامله بيشتر از شكست آن است.
يعني امكان وقوع بيشتر يك مسير براي قيمت نسبت به مسير ديگر (ريوارد به ريسك بالا) به زبان ساده تر همان استراتژي و روش معاملاتي شماست كه احتمال مناسبي در به سود نشستن معاملات شما دارد.
بريک ايون Break even
در ادبيات اقتصادي به معني سربسر شدن هزينه و درآمد هست (بدون ريسک) . يعني سود و زيان صفر. در اصطلاح بازار سرمايه وقتي نقطه استاپ به نقطه ورود منتقل ميشود.
در نتيجه اگر پوزيشن استاپ هم بخورد شما بدون ضرر از پوزيشن خارج ميشويد.(انتقال استاپ به نقطه ورود)
ريسک فيری Risk free
در اصطلاح بازار سرمايه همان مفهوم even break را دارد. يعني وقتي نقطه استاپ به نقطه ورود منتقل ميشود.
درادان Draw Down
کاهش موجودي حساب در نتيجه يك يا چند معامله پي درپي ناموفق.
فبل اور كيل Fill or kill
دستور خريد يا فروش داده شده به كارگزار كه يا بايد فوراً به طور كامل اجرا شود. يا اگر چنين امكاني فراهم نيست به طور كامل لغو گردد. (عاميانه يعني يا انجام بده كامل يا بي خيال سفارش شو)
بازار رنج Flat یا range یا Sideways
اصطلاحا به زماني اطلاق مي شود كه نوسان هاي بازار جهت خاصي نداشته و فراز و فرود واضحي در بازار مشاهده نمي شود.
فوركست
پيشبيني كردن، پيشبيني بازار و شاخصهاي اقتصادي توسط كارشناسان
اسپايك Spike
به پرش هاي شديد و ناگهاني قيمت گفته مي شود.
هج Hedging
داشتن يك يا چند موقعيت معاملاتي در بازار آتي يا اختياري برخلاف موقعيت معامله در بازار نقدي است و هدف اين نوع معاملات كاهش يا محدود كردن ريسك هايي است كه ناشي از تغييرات قيمت به وجود مي آيد.
دستور Order
دستور مشتري براي خريد يا فروش
سكوي معاملات Platform
در بازار هاي بين المللي امروزي كه از اينترنت و وسائل مخابراتي مدرن بهره مي جويد سكوي معامله يك مكان فيزيكي نِست كه در آن خريداران و فروشندگان براي انجام معامله با يكديگر گرد هم آيند.
بلكه مكاني مجازي در شبكه اينترنت است كه كليه اطلاعات و امكانات لازم براي خريد و فروش را در اختيار معامله گران قرار مي دهد.
جلسه Session
از اصطلاحات بورس است و به مدت زمان كار بازار گفته مي شود يعني از زماني كه بازار باز مي شود تا زماني كه تعطيل مي گردد.
قيمت ستل Settlement Price
آخرين قيمت معامله شده يك محصول تجاري در طول روز گذشته
سوئينگ تريدر Swing trader
به معامله گراني گفته ميشود كه معاملات آنها از يك روز تا چند روز باز مي ماند يا به بيان ديگر به معامله گران كوتاه مدت اطلاق ميشود.
همپوشاني Overlap
به معناي همپوشاني يا روي هم افتادگي معني مي دهد.
اصلاحي Correction
به حركت قيمت در جهت خلاف روند فعلي به منظور استراحت و كسب قدرت براي ادامه حركت خود.مثلا اگر روند صعودي هست يه كاهش قيمت به منظور نفس گيري و بعد مجدد ادامه روند صعودي
ايمپالس impulse
درمعناي لغتي به معناي انگيزشي و جنبشي مي باشد و در اصطلاح اليوتي به موجهاي قوي نزولي يا صعودي گفته ميشود.
معامله باز Open position
وقتي در كارگزار معامله اي داريد كه هنوز نبسته ايد به آن معامله باز گفته مي شود مثلا سهام يا كالايي را خريده ايد و هنوز آنرا نگه داشته ايد.
لوريج Leverage
اهرم يا لوريج ابزاري است كه كارگزاران در اختيار معامله گران قرار مي دهد كه معامله گران بتوانند بيش از سرمايه اوليه خود معامله كنند. براي مثال، وقتي كه حساب شما داراي لوريج 1:100 (يک به صد) باشد، شما مي توانيد صد دلار را با پرداخت يك دلار معامله كنيد. بنابر اين براي معامله يك لاتي (صد هزار واحد) دلار تنها نياز است كه ١٠٠٠ دلار بپردازيد يعني مي توان گفت قدرت پول شما صد برابر مي شود.
توجه داشته باشيد لوريج يك شمشير دولبه هست كه هم مي تواند باعث ايجاد سودهاي هنگفت و همچنين ضرر هاي سنگين براي شما بشود. چون عملا به شما اين امكان را مي دهد كه بيش از سرمايه خود معامله كنيد.
بالانس Balance
زماني كه شما هيچ معامله بازي نداشته باشيد؛ بالانس حساب شما، مقدار پولي است كه در حسابتان داريد. مثلا اگر در حساب خود 1000 دلار داشته باشيد و هيچ معامله بازی هم نداشته باشيد بالانس حساب شما ١٠٠٠ دلار است.
اكوئيتي Equity
از لحاظ لغتي به معناي معادل مي باشد. وقتي از بالانس شما ميزان سود يا ضرر معاملات باز شما اضافه يا كسر مي شود عددي بدست مي آيد كه خالص داراي شماست.
مثلا بالانس شما 1000 دلار است و مجموع معاملات باز شما 150 دلار در ضرر است در اين صورت ايكوئيتي شما برابر است با 850 دلار و اگر معاملات خود را ببنديد بالانس شما از 1000 دلار به عدد قطعي 850 دلار كاهش مي يابد.
(به بيان ساده موجودي حساب شما بعد از بستن همه معاملات باز).
مارجين Margin
وقتي معامله جديدي باز ميكنيد كارگزار با توجه به حجم و نوع كالاي مورد معامله شما بخشي از سرمايه اوليه شما را به عنوان ضمانت (وجه الضمان) نزد خود مسدود و بلوكه ميكند.
فيري مارجين Free margin
به ميزان وجه آزاد حساب شما گفته مي شود كه مي توانيد با آن معامله كنيد. وقتي از Equity حساب ميزان Margin معاملات كم مي شود عددي بدست مي ايد كه به آن فيري مارجين گفته مي شود.
Free Margin = Equity – Margin
مارجين لول Margin level
يكي از اصطلاحات اساسي است كه تعاريف ديگري نيز از آن استخراج ميشود لذا دانستن آن خيلي اهميت دارد.
مارجين لول سطحي است كه از تقسيم خالص دارايي شما (Equity) بر مارجين (Margin) شما بدست مي آيد و به درصد بيان مي شود كه نشان مي دهد خالص دارايي هاي شما چه درصدي از مارجين اشغال شده توسط معاملات باز شماست و دانستن اين درصد به شما در مديريت سرمايه كمك مي كند.
Margin level = (equity/margin)*100
نكته1 :اگر مارجين لول حساب شما به صد درصد برسد يعني خالص دارايي هاي شما با مارجين حساب برابر شده لذا بروكر به شما اجازه نمي دهد كه پوزيشن جديدي باز كنيد.
نكته2 :دو اصطلاح Call Margin و level out Stop بر اساس level Margin تعريف مي شوند.
كال مارجين Margin Call
وقتي level margin شما از درصد مشخصي كمتر شود بروكر شروع به اختطار دادن به شما مي كند كه بايد حساب خود را شارژ كنيد تا بروكر اقدام به بستن معاملات باز شما نكند.
در اين حالت كادر قرمز رنگي در متاتريدر در زير معاملات شما ايجاد ميشود. اين عدد معمولا 5٠ درصد است.
نكته: كال مارجين به معناي اخطار بروكر به شما است كه از صفر شدن حساب شما جلوگيري كند ولي بصورت عاميانه اين لفظ در بين تريدر ها به معناي صفر شدن حساب كاربرد پيدا كرده.
سطح استاپ اوت Stop out Level
وقتي level margin شما به سطح بحراني برسد كه در بروكر ها معمولا 10 يا 20 درصد است متاتريدر به طور اتوماتي; در اين درصد شروع به بستن معاملات شما مي كند.
و اين كار را با بستن معامله اي كه بيشترين ضرر را داشته است، شروع مي كند تا حساب شما از منطقه بحراني دور شود.
ستاپ لول stop level
وقتي معامله اي را انجام مي دهيد و قصد تعيين حد ضرر و حد سود را داريد اين مفهوم استفاده مي شود.
و ميزان فاصله اي است كه مي بايست بين قيمت مد نظر معامله گر (جهت قرار دادن حد سود , حد ضرر يا دستور هاي پندينگ) و قيمت جاري وجود داشته باشد تا بروكر به معامله گر اجازه ثبت آن را بدهد.
ضمنا دقت نماييد كه اين عدد يك ميزان ثابت نيست و بروكر مي تواند بنا به شرايط و دلايل مختلف عدد stops level را در سيمبل هاي معاملاتي مختلف تغيير دهد.
نكته: فاكتور stops level براي معامله گراني كه اسكالپي هستند و معاملات سريعي دارند و قصد دارند حد ضرر يا حد سود را در فاصله كمي از قيمت ست كنند اهميت زياد دارد لذا براي انتخاب بروكر بايد به اين موضوع توجه كنند.
كانتركت سايز contract size
اندازه حجم قرارداد يک معامله در بازار مبادلات به ازاي يک لات استاندارد مي باشد كه در بروكر هاي مختلف تفاوت هايي دارد. مثلا كانتركت سايز نماد داوجونز اگر در بروكري اگر ده باشد يعني يک لات معامله داوجونز شامل ده قرارداد است.
يا مثلا اگر كانتركت سايز طلا در بروكري اگر 100 باشد يعني يک لات طلا 100 اونس است.
يا اگر كانتركت سايز نفت در بروكري 100 باشد يعني يك لات نفت 100 بشكه نفت است يا اگر كانتركت سايز بيت كوين در بروكري يک باشد يعني هر لات آن يك بيت كوين است.
ريكوت Requote
ريكوت به معناي لفظي قيمت گذاري مجدد مي باشد و منظور آن است كه زماني كه شما سفارش خريد يا فروش مي دهيد به هر دليل كارگزاري نتواند در قيمت مورد نظر شما خريد يا فروش را انجام دهد.
و به شما فرصت انتخاب قيمت جديد را بدهد. به معناي عاميانه يعني مظنه گيري مجدد. هر چه ريكوت های قيمتي يک كارگزاري كمتر باشد كار با آن كارگزاري راحت تر و اعتبار بيشتري براي او محسوب مي شود.
اسليپيج Slippage
اسليپيج در لغت به معناي لغزش و ليز خوردن مي باشد و در اصطلاح معامله گري به معني اختلاف بين قيمتي است كه شما سفارش ميگذاريد با قيمتي كه سفارش شما با آن مچ و اجرا ميشود.
Slippage داراي اهميت بالايي ميباشد و مي تواند پوزيشن هاي لحظه اي و حد ضرر ها و حد سودها هاي شما را دستخوش تغييرات كند و آنها را با قيمت هاي ديگري اجرا كند. زماني كه بازار بر اساس اخبار يا گپ هاي قيمتي دچار تلاطم مي شود معني پيدا مي كند به اينصورت كه قيمت پرش ناگهاني مي كند.
و چون در قيمت شما يا حد سود يا حد ضرر شما تقاضا و قيمتي وجود ندارد كه با آن مچ شود لذا اسليپيج باعث ليز خوردن قيمت جاري و اجرا و مچ شدن پوزيشن شما در اولين قيمتي است كه در دسترس است و تقاضا براي آن وجود دارد.
نكته1 :اسليپيج روي حد ضرر شما تاثير بد و روي حد سودها تاثير خوبي دارد.
نكته2 :اسليپيج با ريكوت تفاوت دارد.
بک تست Back test
در لغت به معناي آزمون در گذشته مي باشد. و در بازارهاي مالي به معناي تست و بررسي يک استراتژي و روش در گذشته چارت مي باشد تا بتوان ميزان موفقيت و نقاط ضعف و قوت يك استراتژي را مورد بررسي قرار داد.
ليكوئيديتي Liquidity
به ميزان نقد شوندگي و شناوري يک بازار گفته مي شود. هر چه يک بازار نقد شونده تر باشد راحت مي توانيد سهام يا كالا يا ارز خود را نقد و تبديل به پول كنيد چون در چنين بازارهايي عرضه و تقاضا بالاست و به قول معروف كمتر صف خريد و فروش مي شوند.
والاتيليتي Volatility
گريز گری يا فراريت در علم شيمي و فيزيک به تمايل يک ماده براي تبديل شدن به فاز بخار گفته مي شود و در اصلاح بازارهاي مالي شاخصی است كه ميزان نوسان هر جفت ارز را در بازه زماني خاصي اندازه گيري مي كند.
به عنوان مثال جفت ارز پوند به ين فراريت بالايي داره و در طول روز نوسانات زيادي انجام ميدهد.
كورليشن Correlation
به ميزان همگام بودن و هم حركت بودن دو يا چند ارز يا كالا گفته ميشود كه بصورت درصد بيان ميشود از -100% تا +100%
مشخصات کتاب:
- نام فایل: کتاب (جزوه) آموزش اصطلاحات فارکس
- نوع فایل: PDF
- زبان کتاب : فارسی
- گردآورنده: کهن اف ایکس
- تعداد صفحات: 11 صفحه
- حجم فایل: 250 کیلوبایت
محبوب ترین مطالب آموزشی:
- سیگنال فارکس❤️بهترین کانال vip رایگان
- آموزش فارکس رضا گلشاهیان
- آموزش پرایس اکشن سعید خاکستر دوره دوم 98
- جزوه محمد علی پورصمدی دوره جامع معامله گری(رایگان+اندیکاتور ها)
- آموزش فارکس از صفر تا صد رایگان و حرفه ای❤️ pdf، فیلم، صوتی
- آموزش ارز دیجیتال از صفر تا صد رایگان ❤️+ pdf
- دانلود رایگان کتاب کندل استیک استیو نیسون
- 263 آموزه از کتاب جادوگران بازار نوین
- آموزش اسمارت مانی یا پول هوشمند (9 کتاب pdf)
- کتاب پرایس اکشن روندها تالیف ال بروکز (ال بروکس Al Brooks)